یاری ز که جویم دل من یار ندارد
یک محرم و یک راز نگه دار ندارد
جز چاه، کسی حرف دلم را نشنیده است
این یوسف سرگشته خریدار ندارد
گر پرتوی از سوز دلم بر چمن افتد
با داغ دل لاله کسی کار ندارد
از ناله ی پنهان علی در دل شب ها
پیداست که دل دارد و دلدار ندارد
با فضّه بگویید بیاید که در این باغ
نیلوفر بیمار پرستار ندارد
بر حاشیه ی برگ شقایق بنویسید
گل تاب فشار در و دیوار ندارد
***محمد جواد غفور زاده (شفق)***